هجوم خاطره بود یا احساس دوباره استیصال و شرمندگی. چشمهایش حالت غریبی به خود گرفت، با دستپاچگی دستهایش را در هم فرو کرد و با بغض گفت: «سی سال قبل بود…مجبور بودم دخترم را هم با خودم ببرم سر کار….از این ناراحتم که دخترم میفهمید که آن مرد دارد با من چه کار میکند…خیلی جوان بودم، شوهرم مرده بود، باید شکم سه بچهام را سیر میکردم…یکی دوهفته طول کشید تا بالاخره توانستم….»و اشکهای گرمش صورت گندمیاش را سرخ کرد. یکی از روزهای گرم مردادماه ۱۳۹۴ بود.
در بهار همان سال، کارگاههای چهارجلسهای را با عنوان «رابطه برابر» طراحی و اجرا کرده بودیم. چند نفر از شرکتکنندگان تجربیاتشان از آزار و خشونت در محیط کار را با ما در میان گذاشتند و ترغیب شدیم که روی همین موضوع تمرکز کنیم.
مصاحبههای گروهی و فردی بسیاری با زنان مختلف انجام دادیم تا با انواع آزار در محیطهای کاری مختلف بیشتر آشنا شویم. از زنان بازنشسته گرفته تا دختران جوانی که چندماهی از ورودشان به بازار کار میگذشت، از زنان با تحصیلات عالی تا زنان بیسواد، و از زنان کارگر و کارمند تا زنان مدیر و کارفرما، روایتهایشان را با ما در میان گذاشتند. بیشتر این زنان چه آنهایی که توانسته بودند با واکنش درست و بهموقع جلوی آزار بایستند و چه آنهایی که مجبور شده بودند به خاطر احتیاج مالی در دورههایی از فعالیت شغلی به آزار تن بدهند، در یک چیز اتفاق نظر داشتند: باید به زنها و مردها در خود محیطهای کاری آموزش داده شود.
برای آموزش از تهیه دستورالعمل شروع کردیم. میدانستیم که به چندین دلیل، که در اینجا فرصت مناسبی برای پرداختن به آن نیست، صرفا ترجمه و تلفیق دستورالعملهای آموزشی موجود که به مصادیق آزار و راههای توقفش میپردازند، پاسخگوی نیازهای محیطهای کاری ایران نیست، بخصوص که در نبود هیچ قانون مشخصی برای رسیدگی به آزار در محیط کار، با ارزشهای فرهنگی گاهی متضاد در بین کارکنان، و محیطهای کاری بسیار متفاوتی روبرو بودیم، از محیط کار بسیار خشک و رسمی گرفته که هرگونه روابط دوستی و یا صمیمانه بین کارکنانش مطلقا ممنوع بود تا محیطهای کار بسیار مدرن که تیمهای کاری روابط بسیار صمیمانهای با هم داشتند. در نهایت سه دستورالعمل آموزشی جداگانه تهیه کردیم، برای کارگرانی که تحصیلات ابتدایی تا دیپلم دارند، برای کارمندان، برای مدیران و کارفرماها، که البته محتوای آموزش با توجه به نوع محیط کار (رسمی یا مدرن) تغییر میکند.
تصمیم گرفتیم آموزش را در خود محیطهای کاری شروع کنیم اما جلب رضایت کارفرماها کار سادهای نبود: «چرا مجموعه کاری ما را انتخاب کردید؟»، «ما از این مشکلات نداریم»، «ما فرد خاطی را بلافاصله اخراج میکنیم»، «ما هیچ زنی استخدام نمیکنیم تا با این مشکلات هم مواجه نشویم». اما بالاخره با رایزنیهای بسیار و پیگیریهای چندماهه توانستیم اولین کارگاه را در یکی از کارخانههای بزرگ یکی از شهرکهای صنعتی اجرا کنیم. و بعد کارگاههای بعدی و بعدی.
اولین کارگاهها فقط برای زنان برگزار شد تا بتوانند راحت تجربیات و نظراتشان را با جمع در میان بگذارند. از خلال همین کارگاهها بود که ضرورت وجود قوانین و قواعدی مختص محیطهای کاری را بیشتر از قبل درک کردیم، چیزی فراتر از مرامنامهها و آئیننامههای ترجمهشده که چندین و چند شرکت مختلف در اختیار کارکنانشان گذاشته بودند. بعد از مشورت با چند وکیل، در نهایت یکی از اساتید دانشگاه راهکاری پیش پایمان گذاشت تا با استناد به دوسه ماده قانونی موجود، آئیننامهای انضباطی تدوین کنیم که هر مجموعه کاری بتواند به موارد احتمالی آزار رسیدگی کند و با توجه به نوع آزار و تکرارشوندگیاش، جریمههایی متناسب را از توبیخ تا اخراج در نظر بگیرد. آئیننامه تدوینشده را مجددا در اختیار چند وکیل گذاشتیم، نظرات تعدادی از فعالان زنان را دربارهاش جویا شدیم، با چند کارفرما و مدیر برای اجرایش رایزنی کردیم، اما بازگشت مجدد تحریمها و بحران اقتصادی موجود باعث شد دو مجموعه کاری که قرار بود بعد از آموزش کلیه کارکنان و مدیران زن و مرد، آییننامه را به صورت آزمایشی به اجرا بگذارند، درگیر مشکلات تعدیل نیرو و غیره شوند و مسائل دیگری در اولویت کاریشان قرار بگیرد.
با این حال کارگاههایی را در دیگر محیطهای کاری اجرا کردیم، در عین حال که از هر فرصتی برای گفتوگو با تصمیمسازان استفاده کردیم. این بار وقتی صحبتهای اولیه به نتایج خوبی رسید، و پیشنهادهایی برای اجرای آزمایشی طرح در سطحی کلانتر در سال ۱۳۹۹ مطرح شد، کرونا هم از راه رسید.
هرچند از ابتدا بنا را بر این گذاشته بودیم که در فضای مجازی فعالیتی نداشته باشیم، اما تصمیم گرفتیم در شرایطی که معلوم نبود همهگیری کرونا تا چه زمانی ادامه دارد، سایت «کار بدون آزار» را راهاندازی کنیم. سایت در تیرماه ۱۳۹۹ فعالیت محدودش را شروع کرد تا در مورد پیشگیری از آزار و اذیت جنسی در محیطهای کاری آگاهیرسانی، و برای ایجاد محیط کار امن و بهدور از خشونت و تبعیض، ترویجگری کنیم.
شروع جریان «من هم» در ایران و انتشار روایتهایی از آزار در محیطهای کاری و اعلام آمادگی مجموعۀ ما برای آموزش کلیه کارکنان و مدیران شرکتهای مختلف باعث شد این بار تعدادی از مجموعههای کاری که خود را متعهد به ایجاد محیطهای کاری امن میدانستند، با ما تماس بگیرند و همکاریمان را در سطوح مختلف شروع کنیم.
در این زمان، زنانی برابریخواه و هنرمند، بیهیچ چشمداشتی به یاری مجموعۀ «کار بدون آزار»آمدند و مجموعه ویدئوهایی را برای آگاهیرسانی عمومی در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی تهیه کردند، و وکیل بادغدغهای هم قبول مسئولیت کرد تا پاسخگوی سوالات حقوقی مخاطبانمان باشد.
ما در «کار بدون آزار» برای پیگیری مطالبۀ «محیطهای کاری امن و بهدور از آزار، خشونت و تبعیض» خود را وامدار حمایت و پشتیبانی زنان و مردانی میدانیم که هرکدام در این مسیر به نوعی کمکمان کردند. در عین حال که تمام تلاشمان را میکنیم تا در کنار گسترش کارگاههای آموزشی، مطالب مفید و کاربردی بیشتری تهیه کنیم. امیدواریم در سال ۱۴۰۰ مدیران و تصمیمگیران بیشتری در مسیر ایجاد محیطهای کاری امن و بهدور از آزار، خشونت و تبعیض با ما همگام شوند.
۰ دیدگاهها